با پیامبرخدا در آخرینحج(۹)
●احرام عمره در تنعیم!
روز چهاردهم ذیحجه است و اعمال حج به پایان رسیده و همه شاکر و خرسند از انحام حج، اما عایشه همسر رسولخدا به محضر پیامبر میآید و زبان به شِکوه باز میکند و میگوید: چگونه همه همسران شما حج و عمره انجام دادهاند و من فقط حج انجام داده باشم!
پیامبر؛ عبدالرحمن، پسر ابوبکر و برادر عایشه را میخواهد و به او میگویند تا خواهرشان را برای مُحرمشدن به عمره مفرده به تنعیم ببرد که نزدیکترین مکان برای احرام عمره مفرده است تا در آنجا محرم شود. عایشه همراه برادرش عبدالرحمن به تنعیم میآید، محرم میشود و به مسجد الحرام باز میگردد تا اعمال عمره را به جای آورد۱.
●عیادت از سعد بناَبی وَقّاص
سعد بنابی وقاص در مکه به بیماری سختی مبتلا میشود. پیامبر خدا وقتی از منا به مکه برگشتند، از او عیادت میکنند. پیامبر متوجه میشوند که سعد از شدت بیماری نگران است. پیامبر ضمن دلداری و دعا برای سلامتی وی؛ به سؤالات او درباره وصیت؛ پاسخ میدهند و به حارث بن کلاه طبیب؛ دستور دادند تا از او رسیدگی و به درمان او بپردازد و توصیه میکنند که به او خرمای عجوه مدینه بخوراند. فردی را مأمور میکنند تا در صورت فوت، او را در مکه دفن کند۲.
●وداع با خانه خدا
ساعاتی به اذان صبح روز پانزدهم مانده است، در تاریکی شب دستور حرکتمیدهند. حضرت تا کنار خانه خدا میآیند و وارد مسجدالحرام میشوند، طواف وداع به جای میآورند. دو رکعت نماز طواف میخوانند. سپس بین حجرالاسود و درب کعبه رو به بیت الله میایستند و سینه و پیشانی و ذراع و کف دستانش را بر دیوار کعبه میگذارند، در حالی که دستها را باز کردهاند، برای آخرین بار کعبه را زیارت میکنند و با خانه خدا وداع میگویند.
●حزن و اشک در وداع کعبه و مکه!
پیامبر از مسجدالحرام بیرون میآیند و نگاهشان را به کعبه میدوزند و از شدت حُزن اشک از چشمان مبارکشان جاری است.
در این هنگام خداوند برای دلجویی از پیامبر، آیه سوره محمد را نازل میکنند: «وَكَأَيِّنْ مِنْ قَرْيَةٍ هِيَ أَشَدُّ قُوَّةً مِنْ قَرْيَتِكَ الَّتِي أَخْرَجَتْكَ أَهْلَكْنَاهُمْ فَلَا نَاصِرَ لَهُمْ۳؛ چه بسیار آبادی که از آبادی تو ـ که تو را از آن بیرون کردند ـ قویتر و ما آنان را هلاک کردیم و هیچ کمکی نیافتند.»
● خروج از مکه!
پیامبر خدا بعد از وداع با خانه خدا به حاجیان که منتظر او ایستادهاند، میپیوندند و قبل از نماز صبح از کوه ذیطوی از مکه خارج میشوند و از کُدی به مُحصَّب باز میگردند و جاده منتهی به مدینه را در پیش میگیرند.۴
در مسير اصلى با شتاب و سرعتى حتى تندتر از زمان آمدن، در حال بازگشت هستند. قافله به «كُراع الغُمَيم» میرسند.۵
منازل یکی بعد دیگری، طی میشوند و در برخی از آنها برای استراحت کوتاه و اقامه نماز یا صرف غذا توقف میکنند. به ترتیب بعد كراع الغميم به «عسفان» و بعد آن به «خليص» و از آن جا به «قديد» میرسند.۶
در روز سوم سفر در يكى از منازل ميان صحراى داغ که قديد نام دارد و قبل از جحفه واقع شده، اتراق مىكنند و شب را در این منزل استراحت میکنند.۷
- حمید احمدی
- --------------------
- ۱- صحیح مسلم، باب بیان وجوه الاحرام، ص۱۷۰و الکافی، ج۴،ص۵۳۱
- ۲- الکافی، همان.
- ۳- محمد، ۱۳
- ۴ ـ ترجمه تاريخ يعقوبى، ج ۱، ص ۵۰۸.
- ۵ ـ بحارالانوار،ج۳۷، ص۱۴۰.
- ۶و ۷ـ احسن التقاسيم، ترجمه منزوى،ج۱، ص ۱۵۰.