شنبه 17 خرداد 1404

از ضیافت‌الله تا لقاء‌الله!

خداوند سبحان برای آماده سازی بندگانش به حضور در بیت و بلد امنش و از آنجا برای دیدار با صاحب بیت، بار عام دادند و ضیافتی یک ماهه برپا نمودند و ماه رمضان را ماه مهمانی همه بندگانش قرار دادند و پایان این ضیافت را به ضیافتی دیگر که عصاره و شکوه آن ضیافت ماهانه است، بیاراستند و عید فطرش نامیدند.


از ضیافت‌الله تا لقاء‌الله!

خداوند سبحان برای آماده سازی بندگانش به حضور در بیت و بلد امنش و از آنجا برای دیدار با صاحب بیت، بار عام دادند و ضیافتی یک ماهه برپا نمودند و ماه رمضان را ماه مهمانی همه بندگانش قرار دادند و پایان این ضیافت را به ضیافتی دیگر که عصاره و شکوه آن ضیافت ماهانه است، بیاراستند و عید فطرش نامیدند. 

گویند آن روزه و عبادت و دعا، بهانه و تمرین و آماده شدن برای یک ضیافت بزرگ است. از این‌رو اهل عرفان و معرفت عید فطر را، عید "ضیافت الله" می‌خوانند و بر این نظرند که خداوند این ضیافت را تدارک کرده تا استعداد حضور برای عیدی که از آن به "لقاءالله" َیاد می‌شود، آماده کنند و شاید سِرِّ آن‌که ماه‌های حج از عید فطر آغاز می‌شود و در ادعیه مختلف ماه رمضان و عید فطر درخواست واحد

"اللهم الرزقناحجَّ بیتک‌ الحرام" با تعابیر مختلف تکرار می‌شود، همین باشد.

زیرا آن مقدمه و مدخل برای این عید بزرگ‌تر یعنی عید "لقاءالله" همین عید قربان است. بدان جهت که حج و عید قربان و همه عالم هنوز از ولایت صاحب مقام خُلَّت، ابراهیم خلیل‌ برخوردار است‌چون هنگامی که ضیافت حج بر پا می‌شود حج گزار با دوبار احرام بستن و محرم شدن و تلبیه و تأکید بر عهد خویش و خلع هر آن‌چه ماسوی‌الله است، از خانه گذر می‌کند تا به صاحب‌خانه برسد. این تعلیم و آموزه جاوید حضرت ابراهیم است که در روز دهم ذی‌حجه مقام لقای‌حق و مقام خُلَّت و خلیل اللهی او را از همه آنچه غیر خدا بود مصون ساخت و دور کرد. 

 حکیمان و اهل معرفت گفته‌اند که این صبری که ابراهیم خلیل علیه‌السلام در ذبح فرزند به کار بست و فرزند عزیزش را بدون هیچ بهانه‌ جویی و بدون درخواست تأخیر یا تغییر، با آرامش و اطمینان به مسلخ برد و اراده‌اش بی‌تردید بر اجرای فرمان حضرت حق قرار گرفت، این روز و آن صحنه دیدنی شد و مانا گردید. چون این‌مقام ایثار و گذشت نیست. مقام ایثار برای پیامبر خدا نه تنها ارزش نیست بلکه ناسازگار با ایمان و باورش است. عارف متأله حضرت امام خمینی رضوان‌الله تعالی علیه در باره رأی کسانی که گفته‌اند، حضرت ایثار کرده است، می‌فرمایند: مقام؛ مقام ایثار نیست و این در نزد اولیای الهی شرک است. چون هنوز خودی می‌بیند، این از ساحت نبی خداوند به دور است. او خودی نمی‌دید تا بگوید چیزی از من کم شد یا بخشیده شد برای خدا، بلکه نزد او هرچه هست‌،از خداست.۱

از این رو حضرت بعد سرافرازی از هر ابتلایی به مقامی رسید و بعد از ابتلای ذبح فرزند که همه امکانات و شرایط برای قربانی آماده و عزم او بی‌خلل بود، خداوند او را به مقام خُلّت و مقام ولایت رساند."وَاتَّخَذَ اللَّهُ إِبْرَاهِيمَ خَلِيلًا "۲

بعد آن صحنه جاودان و صحفه درخشان از جلوه لقای یار، آن روز و آن ساحت با شکوه عید قربان نام گرفت و عید لقاء‌الله شد.  

این مقام خُلّت و مقام ولایت اوست که افضل و بالاتر از مقام رسالتش باشد و هستی برای همیشه از نعمت ولایتش برخوردار است و این ولایت ابدیست و در سلسله نورانی فرزندان پاک او جاریست و تجلی این ولایت در حج بیشتر و برجسته‌تر است. چون او منادی دعوت خاص و بشارت رهایی بشر برای حضور در این بلد امن و خانه خدا و ضیافت بزرگ است."وأذن في الناس بالحج"۳ و انسان کامل و ولی خدا تجلی تام اسم اعظم الهی‌ است. 

حاجی که در این ضیافت بار یافت و به عید قربان رسیده به برکت ولایت خلیل‌الله و ولایت ولی اعظم الهی است.

و به اجابت دعای خلیل خدا که باطن این مناسک رازگونه را تمنا کرد، عبادالرحمن امکان و استعداد درک باطن این ضیافت را یافته‌اند. از این رو در این روز بزرگ مقرر شد برای دیدار صاحب خانه‌، اول ظاهر آراست و پاک نمود، سپس در کرانه معرفت او درنگ کرد و به انابه و تضرع شب را در وادی اندیشه و شعور که محضر درک فقر مطلق آدمی و ذات فقر آدمی است، تأمل نماید تا در طلوع تولد ثانی ابتدا با راندن شیطان، نفی مطلق اغیار نماید و برائت از شرارت‌هایش کند، سپس به ذبح نفس طاغی خیزد و آن‌گاه با ازاله تفاخر و غرور که دامی بس خطرناک باشد، شایسته ورود به خانه محبوب گردد. 

این تکرار عیدها تنبه همگان به چنین بزمی است که هان ای آدمیان! باب لقای حق و زایش دوباره آدمی به یُمن مقام خُلت خلیل خدا مفتوح است! و مقصد و غایت هر آن‌چه از وقوف و ذکر ومناسک در این ضیافت انجام می‌شود‌، همین است، دیدار دوست!

 لذا گفته‌اند آغاز هر طواف و پایان مناسک، استلام و بوسیدن حجر الاسود باشد. چون که آن سنگ نماد و نشان از دست خداست و چه نیکو باشد که مطلع و فرجام دیدارش به چنین بوسه‌ای!

بر سنگ سیه حاجی زان بوسه زند از دل 

کز لعل لب یاری او لذت لب بیند.۵

  • عید قربان مبارک
  •  حمیداحمدی
  • ---------------------------
  • ۱- صحیفه‌امام،ج۱۹، ص۴۹
  • ۲- نساء،۱۲۵. ۳-حج، ۲۷
  • ۴-مولوی،دیوان کبیر، ۶۱۷/۲