جمعه 23 خرداد 1404

با پیامبرخدا در آخرین حج(۱۰)

● ابلاغ امامت و ولایت!


باپیامبرخدا در آخرین حج(۱۰)

● ابلاغ امامت و ولایت!

 کاروان بزرگ بیش از ۱۸۰ کیلومتر از مکه دور شده و به برکه غدیر می‌رسد. در همین وادی آیه تبلیغ ناز شد . خداوند سبحان پیامبر را به ابلاغ امر مهم که متمم و مکمل رسالت است امر می‌کنند:

یاایّهالرسولُ بَلّغ ما اُنزِلَ اِلَیکَ مِن ربّکَ"

زبان وحی با تهدید همراه است:

"وَاِن لَم‌تَفعَل فَما بلَّغتَ رِسالَتَهُ" اگر این امر را انجام ندهید، رسالت تو انجام نگرفته است"

برای رفع نگرانی پیامبر خدا در مقابل تهدیدات مخالفان نیز به او اطمینان می‌دهد که مصون خواهد بود

"والله یَعصِمُکَ مِن النّاس" 

پیامبر مصمم به ابلاغ این امر می‌شوندو می‌فرمایند: 

" این آیه تهدید بعد از دعید است. حتماً امر خداوند را به انجام خواهم رساند؛ چرا که اگر مردم مرا تکذیب کنند، برای من آسان‌تر از عقوبت الهی در دنیا و آخرت است. و خداوند بدون انجام این وظیفه از من راضی نخواهد شد. اکنون که خداوند حافظ من است، هراسی ندارم.۲

جمعیت انبوه زیر تیغ تند آفتاب راه را طی می‌کنند، ساعاتی به ظهر مانده، نزدیک جحفه در منطقه رابُع، کنار برکه آب وقتی فرمان خداوند از سوی امین وحی می‌رسد،دستور توقف می‌دهند. پیش‌ افتادگان بر می‌گردند و منتظر گروه‌های عقب قافله می‌مانند.

●سوز گرما بسیار بالاست، ریگ‌های داغ پاها را می‌سوزاند و تابش‌ نور‌ آفتاب چهرهای سوخته را می‌نوازد! سلمان و ابوذر و مقداد سایبانی برای پیامبر برپا می‌کنند تا زیر آن سخن بگویند.

●داغتر از گرمای هوا، اندیشه‌ها و افکار این جمعیت انبوه است که نگران و مضطرب اند، که چه شده و چه پیش خواهد آمد؟ آیا نگرانی این مردم در پی سخنان پیامبر در منا قرار است، رفع شود؟ یاحادثه دیگر رخ داده که بر این نگرانی‌ها افزوده خواهد شد؟!

●صدای بلال به اذان بلند می‌شود همه برای اقامه نماز مهیا شدند.

بعد نماز جایگاهی از جهاز شتران آماده تا همه پیامبر خدا را ببینند.

●صدای رسای پیامبر به حمد و ذکر خداوند آغازگر خطبه‌ایست که همه آن جمعیت یکصد هزار نفری گوش شدند و منتظر شنیدنش!

اول از مهاجرت خویش به سوی خداوند سخن می‌گویند: ای مردم! نزدیک است من دعوت حق را لبیک گویم و از میان شما بروم. من مسئولم و شما نیز مسئولید.

و آن‌گه می پرسند: 

در باره من چه فکر می‌کنید؟صدای مردم همراه با نگرانی و اندوه بلند می‌شود و می‌گویند:

گواهی می‌دهیم که تو رسالت خود را انجام داده‌ای و در این راه کوشش نمودی. خداوند به تو جزای خیر عنایت کند.

و بعد از مردم به وحدانیت خداوند و بندگی و رسالت خویش گواهی می‌گیرند واز قیامت و معاد و مرگ که فرجام و آینده قطعی سیر حیات است، سخن کوتاهی بیان می‌کنند. 

از ولایت خداوند و ولایت خود می‌گویند و فصل متمم این ولایت را نیز با معرفی چهره آشنای جامعه مسلمین آشکارا و باصراحت به پایان می‌رسانند. برای رفع شبهه، خَم می‌شوند دست علی را که کنار جایگاه ایستاده است، بلند نموده‌ ومی‌گویند:

"من کُنتُ مولاه فَهذا عَلیُُ مولاه "

تا بدانجا بالا می برند که سفیدی های زیر بغل علی پیداست و همه نگاه به او دوختند و دیدنش.

بعد دست به سوی آسمان بلند می‌کنند و در حق کسانی که ولایتش را بپذیرند، دعا می‌کنند: "اللهم والَ مَن والاهُ"

 و بر انکارکنندگان ولایتش نفرین :

"و عاد من عاداه"۳

●قبل از آن که جمعیت متفرق شوند، فرشته وحی و آیه"اَلیوم اَکمَلتی لَکیم دینَکیم و اَتمَمتی عَلیکُم نِعمُتی و رَضَیتُ لَکُمُ‌الاِسلامَ دیناً"۴ را بشارت دادند.

پیامبر خدا بعد این بشارت صدا به تکبیر بلند کردند و فرمودند: "الله اکبر علی اِکمالِ الدّین و اِتمامِ النِّعمهِ و رِضاالرَبّ بِرِسالَتی و الوِلایهِ لِعلی‌مِن بَعدی"

نگرانی ها به آرامش و شادی و شادباش گفتن‌ها ختم می‌شود۵آن‌گاه پیامبر از جایگاه پایین می آیند و و به علی علیه‌السلام فرمودند در زیر خیمه‌ای که برپا کرده بودند بنشینند تا بیایند با او مصافحه کنند و تبریک بگویند.۶

چه شکوه و عظمتی خلق شد و حبیب خداوند چه نیکو فرمان و اراده الهی را محقق ساخت! حج با شکوه‌اش که گفته اند بسان اسلام است به ولایت و امامت گره زد و تا ابد این پیام را پایدار و در ماذنه غدیر و در اندیشه صاحبان خرد و معرفت نواخت که حج هنگامی به کمال رسد و به شایستگی به اتمام یابد که به‌ بیعت‌و‌عهد با‌ امام و ولی خدا ختم شود والا رضایت حق‌تعالی‌که مقصد دین باشد حاصل نخواهد شد!

 

  • حمید احمدی
  • ۱- مائده،۶۷
  • ۲- بحار‌الانوار ج۲،ص۹۸ و عوالم العلوم،ج۳،ص۱۴۳
  • ۳- حاکم نیشابوری، المستدرک،جلد ۳، ص۵۳۳.
  • ۴-مائده،۳
  • ۵- الغدیر ج۱،ص۱۰-۱۱ و بحار‌الانوار،ج۷۵، ص۱.
  • ۶-همان.