لطائف قرآنی (۱۹)
● دل و تن پاک دار و به دیدارش شتاب!
قرآن کریم در سوره شریف حج، بعد برشمردن موانع حجگزاری و فرجام مانع تراشان و امر به اقامه حج به ابراهیم خلیل علیهالسلام، از پاک نمودن مطاف و قبله و دعوت همگانی به حج۱، فرمودند: در ایام ضیافت ذکر خدا گویند و دل به و جان به اسم خداوند آباد و پاک بدارند:
"ویذکروا اسم الله فی ایام معلومات"۲
و بر اهل نیاز با قربانی برای خدا، احسان کنند.
"وَاطعِموا البآئسَ الفَقیرَ۳"
آنگاه فرمودند:
" ثُمَّ لیَقضُوا تَفَثَهُم وَلیُوفُوا نُذُرَهُم وَلیَطَّوَّفوا بِالبِیتِ العَتیقِ"۴
در تفسیر این آیه آرا و نظراتی چند بیان شده است، از جمله اینکه مراد رمی جمره و چیدن و یا حلق سر و گرفتن ناخن و نظافت باشد، یعنی تن خویش پاکیزه سازید و شیطان را طرد نمایید. اما امام صادق علیهالسلام در پاسخ به یکی از اصحاب خاص و اهل معرفت خویش از باطن این آیه پرده بر میدارد و می فرماید:
مراد ملاقات با امام است که این از لطائف ظریف این آیه باشد. این ملاقات حسب آنچه امام صادق علیهالسلام در پاسخ به ذریح محاربی که پرسید: منظور از "لیقضوا تفثهم " چیست؟
بیان کردند: "لقاء الامام"۵. بعد در خصوص "لیوفوا نُذُرَهم" فرمودند: "تلکالمناسک"۶
حضرت در پاسخ به سوال صحابی بزرگوار دیگری که گفت: این معنا که ذریح نقل از شما میکند با آنچه به ما فرمودید متفاوت است؟ فرمودند : بله، اما هر دو درست است، آیه ظاهری دارد و باطنی، یعنی این از اسرار و باطن آیه بود که چون او ظرفیت تحملش را داشت به او گفتم.
با عنایت به مفاد آیات قبل، این هنگامی است که حاجی در بخش انتهایی اعمالش قرار دارد نه پایان آن، و هم چنین عبارت "ولیطّوّفوا بیت العتیق" که در آیه کریمه آمده و گفته شده مراد آخرین طواف یعنی طواف نساءباشد.۷ پس شاید ظرافتش این باشد که حاجی اگر به عهد و پیمانش وفا نمود و شریعت به کمال و تمام انجام نمود و خود را از شرک و ناپاکی به دور داشت "اَن لاتُشرک بی شیئاً" روح و جانش آماده ملاقات خواهد بود و در همان حرم الهی به دنبال ملاقات ولی اعظم الهی و امام باشد. و به بیانی این دیدار همچون طواف آخرین از عهد و پیمان الهی است که حاجی باید خود را مهیای آن سازد و وعده ملاقات با امام علیهالسلام را به بعد موکول نکند که هرچه هست باید در این خانه رقم خورد بیرون خانه خبری نیست!
اگر حاجی چنین توفیق یافت و حرمات و شعائر الهی پاس داشت، خود و عملش جاودانه میشود و در صندوق الهی به ودیعت میماند. این پیمان و وعده الهی است.
حق تعالی فخر آورد از وفا
گفت من اوفی بعهد غیرنا۸
اگر وفا نماییم و جفا نکنیم او به پیمانش وفا کند.
"وَمَنۡ أَوۡفَىٰ بِعَهۡدِهِۦ مِنَٱللَّهِ فَٱسۡتَبۡشِرُواْ بِبَيۡعِكُمُ ٱلَّذِي بَايَعۡتُم بِهِۦوَذَٰلِكَ هُوَ ٱلۡفَوۡزُ ٱلۡعَظِيمُ»۹
"و چهكس از خدا به عهدش وفادارتر؟ پس شادمان باشيد به اين داد و ستدى كه كرديد؛ و آناست كاميابى بزرگ!"
این بشارت بزرگی است به مهمانان خداوند که رستگاری و جاودانگی به از این نتوان یافت و عهدی بالاتر و شریفتر از عهد اهل ایمان با ولی خدا و انسان کامل در حریم و حرم و بیت خدا یعنی با حضرت بقیهاللهالاعظم عجل الله تعالی الشریف، نباشد.
" بَقِيَّتُٱللَّهِ خَيۡرࣱ لَّكُمۡ إِن كُنتُم مُّؤۡمِنِينَۚ"
- حمید احمدی
- ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۴
- ------------------
- ۱- حج، ۲۷- ۲۵
- ۲-حج، ۲۸. ۳- همان
- ۴- حج،۲۹
- ۵- الکافی، ج۴، ص۵۴۹ و منلایحضره الفقیه، ج۲، ص۴۸۴
- ۶- همان
- ۷-بنگرید: علامه طباطبایی، تفسیر آیه ۲۹ سوره حج.
- ۸- مثنوی، دفتر سوم
- ۹- توبه، ۱۱۱